از امام صادق(ع) روایت کرده که براى دنیا و آخرت و رفع درد چشم این دعا را بعد از نماز صبح و مغرب بخوانند :
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
خدایا از تو مى خواهم به آن حقى که محمد و آلش
عَلَیْکَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلِ النُّورَ فى بَصَرى وَ
بر تو دارند که درود فرستى بر محمد و آلش و قرار ده روشنایى در دیده ام و
الْبَصیرَةَ فى دینى وَ الْیَقینَ فى قَلْبى وَ الاِْخْلاصَ فى عَمَلى وَ
بینایى در دینم و یقین در دلم و اخلاص در عملم و
السَّلامَةَ فى نَفْسى وَ السَّعَةَ فى رِزْقى وَ الشُّکْرَ لَکَ اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى
سلامتى در جانم و فراخى در روزیم و همیشه تا زنده ام دارى سپاسگذارت باشم
در لَیْلَةُ الْمَبیت و در تهذیب روایت شده که هر که بعد از نماز صبح ده مرتبه بگوید :
سُبْحانَ اللّهِ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ وَلا حَوْلَ وَ لا قُوَةَ
اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِ الْعَظیمِ
حقّ تعالى او را عافیت دهد از کورى و دیوانگى و جُذام و فقر و خانه بر سر فرود آمدن یا خرافت در هنگام پیرى و شیخ کلینى از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که هر که بعد از نماز صبح و نماز مغرب بگوید هفت مرتبه :
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرّحَیمِ لا حَوْلَ وَ لا قُوَةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِ الْعَظِیمِ
حقّ تعالى دفع کند از او هفتاد نوع از انواع بلا که آسانتر آنها باد و پیسى و دیوانگى باشد و اگر شقى باشد محو شود از اشقیاء و نوشته شود از سُعداء
سیّد بن طاوس به سند معتبر از جمیل بن درّاج روایت کرده است که مردى به خدمت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام آمد و گفت اى مولاى من سنّم بالا رفته است و خویشان من مُردند و مونسى ندارم و مى ترسم که مرا نیز مرگ دریابد حضرت فرمود که برادران مؤ من صالح براى انس گرفتن بهترند از اقارب و اگر درازى عمر خود و خویشان و دوستان را خواهى این دعا را بعد از هر نماز بخوان:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ
خدایا درود فرست بر محمد و آل
مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ اِنَّ رَسُولَکَ الصّادِقَ الْمُصَدَّقَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ اِنَّکَ
محمد خدایا این مطلب را پیامبر راستگوى تصدیق شده که درود تو بر او و آلش باد فرمود که همانا
قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ فى شَىْءٍ اَ نَا فاعِلُهُ کَتَرَدُّدى فى قَبْضِ رُوحِ عَبْدِىَ الْمُؤْمِنِ
تو فرموده اى من در کارى که مى کنم مردّد نشدم مانند مردّد شدنم در گرفتن روح بنده مؤ منم
یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَاَکْرَهُ مَسآئَتَهُ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجَّلْ
او مرگ را خوش ندارد و من هم ناراحتى او را خدایا پس درود فرست بر محمد و آل محمد و شتاب کن
لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَ وَلا تَسُؤْنى فى نَفْسى وَلا فى اَحَدٍ مِنْ اَحِبَّتى
در فرج ولىّ خود و عافیت و یاریش و بد حالم مکن درباره خودم و نه درباره یکى از دوستانم
و اگر خواهى یک یک از دوستان خود را نام ببر و بگو: ((وَ لافى فُلانٍ وَ لا فى فُلانٍ)) راوى گفت : چون بر این دعا مداومت کردم چندان عمر یافته ام که از زندگانى ملول شده ام و این دعا بسیار معتبر است و در جمیع کتب دعا نقل شده است .
یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ وَیا مَنْ یُفْثَاءُ بِهِ حَدُّ الشَّداَّئِدِ وَیا مَنْ
اى که گشوده شود بوسیله او گره گرفتاریها و اى که شکسته شود بوسیله او تندى سختیها و اى که از
یُلْتَمَسُ مِنْهُ المَخْرَجُ اِلى رَوْحِ الْفَرَجِ ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعابُ
او خواهش شود براى رهایى یافتن (از غمهاو آمدن ) بسوى فضاى روح بخش گشایش ، کارهاى دشوار در برابر قدرتت آسان
وَتَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الاْسْبابُ وَجَرى بِقُدْرَتِکَ الْقَضاَّءُ وَمَضَتْ عَلى
گشته و اسباب و وسایل به سبب لطف تو فراهم گشته و قضا و قدر به قدرتت جارى گشته و همه چیز برطبق
اِرادَتِکَ الاْشْیاَّءُ فَهِىَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ وَبِاِرادَتِکَ دُونَ
اراده تو گذشته است پس تمام چیزها به محض اراده تو بدون اینکه نیازى به گفتن باشد مطیع و فرمانبردارند و به محض
نَهْیِکَ مُنْزَجِرَةٌ اَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمّاتِ واَنْتَ الْمَفْزَعُ فى المُلِمّاتِ
اراده ات بدون احتیاج به نهى و بازداشتن بازداشته اند تویى که براى رفع دشواریها خوانندت و تویى پناهگاه در سختیها
لایَنْدَفِعُ مِنْها اِلاّ ما دَفَعْتَ وَلا یَنْکَشِفُ مِنْها اِلاّ ما کَشَفْتَ وَقَدْ نَزَلَ
دور نشود از آن سختیها مگر آنچه را که تو دور کنى و برطرف نگردد چیزى از آنها مگر آنچه را تو برطرف کنى و براستى
بى یا رَبِّ ما قَدْ تَکَاءَّدَنى ثِقْلُهُ وَاَلَمَّ بى ما قَدْ بَهَظَنى حَمْلُهُ
اى پروردگار من چیزى بر من رسیده که سنگینى آن مرا به زحمت انداخته و وارد شده بر من آنچه به دوش کشیدنش وامانده ام
وَبِقُدْرَتِکَ اَوْرَدْتَهُ عَلَىَّ وَبِسُلْطانِکَ وَجَّهْتَهُ اِلَىَّ فَلا مُصْدِرَ لِما
کرده و البته به نیروى خودت آنرا بر من وارد کردى و به سلطنت و قدرت خویش آنرا متوجه من کردى پس آنچه را تو
اَوْرَدْتَ وَلا صارِفَ لِما وَجَّهْتَ وَلا فاتِحَ لِما اَغْلَقْتَ وَلا مُغْلِقَ لِما
فرستادى بازگرداننده برایش نیست و آنچه راتو متوجه ساخته اى برگرداننده ندارد و آنچه را تو بسته اى گشاینده نداردوآنچه را
فَتَحْتَ وَلا مُیَسِّرَ لِما عَسَّرْتَ وَلا ناصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ فَصَلِّ عَلى
توگشودى کسش نتواند بست و آنچه را تو دشوار سازى آسان کننده ندارد و آن کس را که تو خوارکنى یاور برایش نیست پس درود فرست
مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاْفْتَحْ لى یا رَبِّ بابَ الْفَرَجِ بِطَولِکَ وَاکْسِرْ عَنّى
بر محمد و آلش و بگشا به فضل خود پروردگارا بر من در گشایش را و قدرت تسلطى را که اندوه و غم
سُلْطانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ وَاَنِلْنى حُسْنَ النَّظَرِ فیما شَکَوْتُ وَاَذِقْنى
بر من پیدا کرده به نیروى خود درهم شکن و خوش بینى خودت را در آنچه شکوه کردم به من عنایت کن
حَلاوَةَ الصُّنْعِ فیما سَاَلْتُ وَهَبْ لى مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَفَرَجاً هَنیئاً
و شیرینى رفتارت را درباره خواسته ام به من بچشان و از نزد خویش رحمت و گشایش گوارایى به من ببخش
وَاجْعَلْ لى مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً وَلا تَشْغَلْنى بِالاِْهتِمامِ عَنْ
و هم از نزد خود راه چاره فورى برایم قرار ده و سرگرمم مکن به اهمیت دادن به گرفتاریهاى دنیا از
تَعاهُدِ فُرُوضِکَ وَاسْتِعْمالِ سُنَّتِکَ فَقَدْ ضِقْتُ لِما نَزَلَ بى یا رَبِّ
انجام واجبات و بکار بستن سنتها و دستوراتت زیرا که براستى اى پروردگار من
ذَرْعاً وَامْتَلاَتُ بِحَمْلِ ما حَدَثَ عَلىَّ هَمّاً وَاَنْتَ الْقادِرُ عَلى کَشْفِ
سینه ام از این پیش آمدى که برایم کرده تنگ شده و براى تحمل این حادثه سر تا پایم را اندوه گرفته و تو بر دفع آنچه بدان
ما مُنیتُ بِهِ وَدَفْعِ ما وَقَعْتُ فیهِ فَافْعَلْ بى ذلِکَ وَاِنْ لَمْ اَسْتَوْجِبْهُ
گرفتارم شده ام و برطرف کردن آنچه بدان درافتاده ام توانایى پس تو این کار را درباره من بکن اگرچه من سزاوار این محبت
مِنْکَ یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظیمِ وَذَاالْمَنِّ الْکَریمِ فَاَنْتَ قادِرٌ یا اَرْحَمَ
تو نیستم اى صاحب عرش عظیم و دارنده نعمت بزرگ زیرا که تو توانایى اى مهربانترین
الرّاحِمینَ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ
مهربانها آمین رب العالمین
بنام خداى بخشاینده مهربان
بِسْمِ اللّهِ النُّورِ بِسْمِ اللّهِ نُورِ النُّورِ بِسْمِ اللّهِ نُورٌ عَلى نُورٍ بِسْمِ اللّهِ
بنام خدا نور (عالم ) بنام خدا نور نور (جهان هستى ) بنام خدا که نورى است فوق نور بنام خدایى
الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الاُْمُورِ بِسْمِ اللّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَْ النُّورِ اَلْحَمْدُ لِلّهِ
که تدبیرکننده کارهاست بنام خدایى که نور (عالم ) را از نور (خود) آفرید ستایش خاص خدایى است
الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَاَنْزَلَ النُّورَ عَلىَ الطُّورِ فى کِتابٍ
که آفرید نور را از نور و نازل فرمود نور را بر کوه طور در میان نامه
مَسْطُورٍ فى رَقٍّ مَنْشُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ عَلى نَبِی مَحْبُورٍ اَلْحَمْدُ لِلّهِ
نوشته شده و ورقه اى گشوده به اندازه معین بر پیامبرى دانشمند، ستایش خاص خدایى است
الَّذى هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ وَبِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَعَلَى السَّرّاَّءِ وَالضَّرّاَّءِ
که او به عزت و شوکت یاد شده و به فخر مشهور است و در هر حال در خوشى و ناخوشى
مَشْکُورٌ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ
سپاسگزارى شده و درود خدا بر آقاى ما محمد و آل پاکیزه اش باد
سلمان گفت چون از حضرت فاطمه عَلیهَاالسَّلام آموختم آنرا بخدا قسم به بیشتر از هزار نفر از اهل مکّه و مدینه که مبتلا به تب بودند آموختم پس همه شفا یافتند به اذن خداى تعالى
وَ ما کانَ لِنَفْسٍ اَنْ تَمُوتَ اِلاّ بِاِذْنِ اللَّهِ کِتاباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا
هیچ کس نخواهد مُرد جز به اذن خدا سرنوشتى است مدّت دار و هر که پاداش دنیا را خواهد از آنش دهیم
نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الا خِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِى الشّاکِرینَ
و هرکه پاداش آخرت خواهد از آنش دهیم و سپاسگزاران را پاداش دهیم
پس هفت مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ بخواند انشاءاللَّهُ عافیت یابد
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ
خدایا درود فرست بر محمد و آل
مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ اِنَّ رَسُولَکَ الصّادِقَ الْمُصَدَّقَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ اِنَّکَ
محمد خدایا این مطلب را پیامبر راستگوى تصدیق شده که درود تو بر او و آلش باد فرمود که همانا
قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ فى شَىْءٍ اَ نَا فاعِلُهُ کَتَرَدُّدى فى قَبْضِ رُوحِ عَبْدِىَ الْمُؤْمِنِ
تو فرموده اى من در کارى که مى کنم مردّد نشدم مانند مردّد شدنم در گرفتن روح بنده مؤ منم
یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَاَکْرَهُ مَسآئَتَهُ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجَّلْ
او مرگ را خوش ندارد و من هم ناراحتى او را خدایا پس درود فرست بر محمد و آل محمد و شتاب کن
لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَ وَلا تَسُؤْنى فى نَفْسى وَلا فى اَحَدٍ مِنْ اَحِبَّتى
در فرج ولىّ خود و عافیت و یاریش و بد حالم مکن درباره خودم و نه درباره یکى از دوستانم
و اگر خواهى یک یک از دوستان خود را نام ببر و بگو: ((وَ لافى فُلانٍ وَ لا فى فُلانٍ)) راوى گفت : چون بر این دعا مداومت کردم چندان عمر یافته ام که از زندگانى ملول شده ام و این دعا بسیار معتبر است و در جمیع کتب دعا نقل شده است .
یا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفآءٌ یا مَنْ یَجْعَلُ الشِّفاءَ فیما یَشاءُ مِنَ الاَْشْیاءِ صَلِّ
اى که نامش دوا و ذکرش شفا است اى که بنهد شفا را در هر چیزى که خواهد درود فرست
عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مَحُمَّدٍ وَ اجْعَلْ شِفائى مِنْ هذَا الدّاءِ فىِ اسْمِکَ هذا
بر محمّد و آل محمّد و بنه شفاى مرا از این درد در این نامت
پس مى نویسى ده مرتبه یا اَللَّهُ ده مرتبه یا رَبِّ ده مرتبه یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ