اَللّهُمَّ صَلِّ علَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اهْدِنى لِمَا اخْتُلِفَ فیهِ مِنَ
خدایا درود فرست بر محمد و آلش و مرا در آن حقى که مورد اختلاف است
الْحَقِّ بِاِذْنِکَ اِنَّکَ تَهْدى مَنْ تَشاَّءُ اِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ و مى گوئى ده مرتبه :
به مشیت و اذن خودت راهنمایى فرما که تو هر که را بخواهى به راه راست هدایت کنى
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الاَْوْصِیاَّءِ الرّاضینَ
خدایا درود فرست بر محمد و بر آلش همان اوصیاء خوشنود
المَرْضِیّینَ بِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ وَ بارِکْ عَلَیْهِمْ بِاَفْضَلِ بَرَکاتِکَ
پسندیده به نیکوترین درودهایت و برکت فرست بر آنها به بهترین برکاتت
وَالسَّلامُ عَلَیْهِمْ وَ عَلى اَرْواحِهِمْ وَاَجْسادِهِمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ و
و سلام بر ایشان و ارواح و اجسادشان و رحمت خدا و برکاتش
این صلوات در عصرهاى جمعه نیز وارد شده با فضیلت بسیار و بگو نیز :
اَللّهُمَّ اَحْیِنى عَلى ما اَحْیَیْتَ عَلَیْهِ عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِبٍ وَاَمِتْنى عَلى ما ماتَ عَلَیْهِ
خدایا مرا زنده دار بر آنچه على بن ابیطالب را بر آن زنده داشتى و بمیران بر آنچه
عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ عَلَیْهِ السَّلام و بگو صد مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ
على بن ابیطالب بر آن درگذشت * * * * * * * از خدا آمرزش خواهم و به سویش توبه کنم
و صد مرتبه اَسْئَلُ اللّهَ الْعافِیَةَ و صد مرتبه اَسْتَجیرُ بِاللّهِ مِنَ النّارِ و صد مرتبه
* * * * مى طلبم از خدا تندرستى * * * * پناه مى برم به خدا از آتش * * * *
وَاَسْئَلُهُ الْجَنَّةَ و صد مرتبه اَسْئَلُ اللّهَ الْحُورَ الْعینَ و صد مرتبه لا اِلهَ اِلا اللّهُ
و از او بهشت مسئلت دارم * * * * از خدا حورالعین مى خواهم * * * * معبودى نیست جز خدایى
الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبینُ و صد مرتبه توحید و صد مرتبه صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ
که سلطان حق و آشکار است * * * * * * * * * * * * * * * * * * درود خدا بر محمد و
آلِ مُحَمَّدٍ و صد مرتبه سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَ اَللّهُ اَکْبَرُ
آلش باد * * * * منزه است خدا و ستایش خاص خدا است و معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگتر است
وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ و صد مرتبه ما شآءَ اللّهُ کانَ وَ لا
و جنبش و نیرویى مگر به خداى والاى بزرگ نیست * * * * آنچه خدا خواهد شود و نیست
حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ پس بگو اَصْبَحْتُ اَللّهُمَّ مُعْتَصِماً
جنبش و نه نیرویى جز به خداى والاى بزرگ * * * * صبح کردم خدایا در حالى که پناه
بِذِمامِکَ الْمَنیعِ الَّذى لا یُطاوَلُ وَ لا یُحاوَلُ مِنْ شَرِّ کُلِّ غاشِمٍ وَ
آوردم به جوار (مقام ) منیع تو که دستى بدان نرسد و مورد تجاوز واقع نگردد از شر هر ستمگر و
طارِقٍ مِنْ ساَّئِرِ مَنْ خَلَقْتَ وَ ما خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِکَ الصّامِتِ وَ
هر راهزنى از تمام کسانى که آفریده اى و چیزهاى دیگرى که خلق کرده اى چه (آنها که ) خموش (اند) و
النّاطِقِ فى جُنَّةٍ مِنْ کُلِّ مَخُوفٍ بِلِباسٍ سابِغَةٍ وَِلاَّءِ اَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکَ
چه گویا (خود را) در سپرى از هر چیز ترسناکى (نهادم ) با لباسى بافته از دوستى خاندان پیمبرت
مُحْتَجِباً مِنْ کُلِّ قاصِدٍ لى اِلى اَذِیَّةٍ بِجِدارٍ حَصینٍ الاِْخْلاصِ فِى
و خود را بپوشانم از هر که قصد آزارم کند به سنگر محکم اخلاص با
الاِْعْتِرافِ بِحَقِّهِمْ وَ الَّتمَسُّکِ بَحَبْلِهِمْ مُوقِناً اَنَّ الْحَقَّ لَهُمْ وَمَعَهُمْ وَ
اعتراف به حق آن بزرگواران و تمسک به رشته دوستى ایشان در حالیکه یقین دارم که حق مخصوص آنها و نزد آنها و
فیهِمْ وَ بِهِمْ اُوالى مَنْ والَوْا وَ اُجانِبُ مَنْ جانَبُوا فَاَعِذْنى اَللّهُمَّ
در پیش آنها و به وسیله آنها است دوست دارم هر که را دوست دارند و دورى جویم از هر که دورى جویند
بِهِمْ مِنْ شَرِّ کُلِّ ما اَتَّقیهِ یا عَظیمُ حَجَزْتُ الاْعادِىَ عَنّى بِبَدیعِ
پس خدایا به حق ایشان مرا از شر هر چه مى ترسم پناه ده اى خداى بزرگ ، من دشمنان را بوسیله خداى پدید آورنده
السَّمواتِ وَالاْرْضِ اِنّا جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ اَیْدیهِمِ سَدّاً وَ مِنْ خَلْفِهِمْ
آسمانها و زمین از خود دور ساختم ، همانا پیش رویشان سدى نهادیم و پشت سرشان نیز سدى ،
سَدّاً فَاَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ
و پرده بر آنها افکندیم که نمى بینند